معرفی کتاب "رهایی از زندان ذهن"

کار ذهن این است که فکر تولید کند. ذهن این کار را بی وقفه و سرسختانه انجام می دهد. برخی از افکار، معنادار هستند و برخی از آنها از معنای چندانی برخوردار نیستند. برخی از افکار به حل مشکلات منجر می شوند و برخی دیگر، با ترسی که ایجاد می کنند، ما را زمین گیر می سازند. برخی از افکار به ما کمک می کنند تا کشتی زندگیمان را به پیش برانیم و برخی دیگر، ما را در انبوهی از خودسرزنشگریها و نفرت از خویشتن، به گل می نشانند.

افکارمان تنها یک دقیقه و آن هم فقط در سیناپسهای مغزی وجود خارجی پیدا می کنند. در حالی که افکارمان از یک سریال کمدی نیز کمتر واقعی هستند، ولی ما آنها را مثل اخبار، جدی می گیریم و واکنش نشان می دهیم. ما به هر آنچه فکر می کنیم، باور داریم و همین امر، ریشه بسیاری از دردها و رنجهایمان به شمار می رود. وقتی به هر آنچه ذهنمان تولید می کند، باور داریم، درست مثل این است که در دامی گرفتار شدیم. برای رهایی از این دام، فقط یک راه وجود دارد. ما بایستی بدانیم که افکار چگونه عمل می کنند و چه نوع فعالیتی دارند.

ذهن هفت نوع فکر تولید می کند. بدین منظور، ابتدا باید انواع افکار را بشناسیم و تفاوت بین آنها را درک کنیم.

این افکار عبارتند از:

 ۱.مشاهده ی زمان حال

 ۲.خاطرات گذشته

 ۳.قضاوتها (درباره ی این که چه چیزی خوب است یا بد، درست است یا غلط)

 ۴.افکار داستانگویانه (سعی دارند چرایی وقوع اتفاقات را روشن کنند)

 ۵.افکار آینده نگرانه (منجر به شکل گیری سناریوهایی می شوند درباره ی آنچه هنوز اتفاق نیفتاده است)

سه نوع فکر آینده نگرانه وجود دارد:

برنامه ریزی

خیال پردازی

افکار پیشگویانه

 این افکار بیشتر درباره ی اتفاقات بعدی هستند.

یادگیری تماشای ذهن، کمک می کند که شما به هنگام تماشای ذهن خود، پی ببرید که کدام فکر برایتان مفید است و کدام یک دردسرساز و آسیب رسان. مطالب زیادی درباره ی ذهنتان وجود دارد که باید یاد بگیرید. هر چه آگاهی شما از عملکرد ذهنتان افزایش یابد، ذهنتان کمتر موفق به کنترل حالات خلقی و زندگیتان می شود.

کاری از فاطمه صادقی کارشناس اداره مشاوره مبتنی‌بر سبک زندگی اسلامی_ایرانی دانشگاه علوم‌پزشکی کردستان